۱۳۹۱ فروردین ۱۱, جمعه

بدشانس‌ترین سرباز جنگ جهانی اول

گر می خواهید بدانید که سند تسلیم آلمان در جنگ اول جهانی در کجا امضا شد، ریس جمهور آتی آمریکا در آن دوره چه می‌کرد و سربازی که 1 دقیقه مانده به پایان جنگ جهانی کشته شد، این مطلب را بخوانید.
جنگ اول جهانی که گاهی از آن با لفظ " جنگ بزرگ یاد می شود یک نبرد عالم گیر بین ابرقدرتهای جهان در فاصله سالهای 1914 تا سال 1918 میلادی بود.در این جنگ کشورهای آلمان و اتریش و ترکیه عثمانی از یک سو و آمریکا ، انگلستان و فرانسه از سویی دیگر با یکدیگر وارد نبرد شدند. این جنگ خونین که به قیمت جان میلیون ها انسان در سال 1918 به پایان رسید دارای زوایای تاریک و روشن بسیاری است که پرداختن به هر کدام از این مطالب نیازمند صرف زمان بسیار و نوشتن مطالبی تخصصی در ابعاد مختلف که باید اعتراف کرد از توان این قلم و حوصله این مکان خارج است. در این مطلب قصد داریم تا شما را با چند نکته جالب در مورد پایان جنگ اول جهانی آشنا کنیم.

تنها یک عکس

برخلاف مراسم امضاء سند تسلیم فرانسه به آلمان در سال 1940 میلادی ، یا تسلیم ژاپن به متفقین در سال 1945 میلادی ، از مراسم امضاء سند تسلیم آلمان به متفقین در سال 1918 که در نزدیکی شهر پاریس و در یک واگن قطار به امضاء رسید تنها یک عکس وجود دارد. در این عکس نمایندگان طرفین و همچنین ژنرال " فوش " از فرماندهان اترش فرانسه دیده می شود.

واگن تاریخ ساز

همان گونه که در نکته قبل اشاره قرار داد تسلیم آلمان به متفقین در یک واگن قطار در ایستگاهی در نزدیکی پاریس به امضاء رسید . اما ظاهرا دست تقدیر می خواست تا روی دیگر خود را به فرانسوی ها نشان دهد و به همین دلیل ، 22 سال بعد و پس از شکست فرانسه از آلمان در سال 1940 میلادی ، قرارداد تسلیم فرانسه به آلمان در همان واگن و در همان محل به امضاء رسید. در سال 1944 میلادی و با توجه به آشکار شدن نشانه های شکست آلمان در جنگ دو جهانی ، آدولف هیتلر که نگران بود قرارداد تسلیم آلمان دوباره در همان واگن تکرار شود دستور منفجر کردن آن را صادر کرد.

6 ساعت بیشتر

قرداد صلح بین طرفین در ساعت 5 صبح روز 11 نوامبر سال 1918 به امضاء رسید و نماینده آلمان که در جلسه حضور داشت درخواست آتش بس فوری داشت ، اما فرماندهان متفقین اعلام کردند که یک وقفه 6 ساعته در این بین لازم است تا به تمامی واحدها این خبر ارسال شود. در این میان بعضی از فرماندهان به سادگی دست از نبرد کشیدند اما بعضی دیگر از فرماندهان متفقین ، خصوصا آمریکایی ها که دیرتر از سایرین به این جنگ و کشتار وارد شده بودند و احساس می کردند به اندازه کافی از این افتخارات! بهره ای نبردند به حمله ادامه دهند. باید گفت که این دیوانگی چند فرمانده به قیمت چندین هزار سرباز از طرفین تمام شد. در همین یک روز تنها انگلستان 850 کشته داشت.

ریس جمهور آینده در میدان نبرد

یکی از آمریکایی های حاضر در میدان نبرد که بر شلیک و کشتار تا آخرین لحظه تاکید خاصی داشت ، یک افسر توپخانه به نام هری اس ترومن بود. او اعتقاد داشت که آلمان ها باید به معنای واقعی نابود شوند. بسیاری از مورخین ارتباط مستقیمی بین این عمل ترومن در روز پایانی جنگ اول جهانی با دستور وی در مورد استفاده از بمب اتمی بر علیه ژاپن در پایان جنگ دو جهانی برقرار کرده اند.

اولین و آخرین نبرد

منطقه مونس در کشور بلژیک شاهد اولین و به نوعی آخرین نبرد نیروهای انگلیسی در جنگ اول جهانی بود. نیروهای انگلیسی در سال 1914 برای اولین بار در این نقطه درگیر شدند و اولین سربازان انگلیسی در این نقطه کشته شدند. در عین حال در سال 1918 و در آخرین مراحل جنگ اول جهانی دوباره سربازان انگلیسی در این منطقه جنگیدند و بسیاری از آخرین سربازان انگلیسی کشته شده در جنگ دوم جهانی در این منطقه جان خود را از دست دادند. امروزه در این مکان بنای یادبودی برای کشته شدگان در این محل ساخته شده است.

آخرین مردان کشته شده

آمار مختلفی در مورد آخرین سربازان کشته شده تا قبل از ساعت 11 صبح که آتش بس به صورت رسمی اجرا شد ، وجود دارد. بر اساس این آمار آخرین سرباز کشته شده آلمانی در نبرد شخصی به نام ستوان توماس بوده است. آخرین سرباز انگلیسی کشته شده " جرج ادوین السون" در ساعت 9:30 صبح در اطراف منطقه مونس کشته شد. آخرین فرانسوی کشته شده " آگوستین تروبوچه " نام داشت در ساعت 10:45 دقیقه کشته شد. آخرین سرباز کانادایی کشته شده " جرج لارنس پرایس" دو دقیقه قبل از ساعت 11 کشته شد و آخرین سرباز آمریکایی کشته شده در این جنگ " هنری گانتر " بود که 60 ثانیه قبل از ساعت 11 کشته شد.

شرمندگی و گناه



بعد از آنکه خواندیم که چطور وقتی برق شهر قطع شد مردم داخل سوپر مارکتها و فروشگاههای بزرگ به آرامی و در تاریکی همه چیزهایی را که در سبد خریدشان قرار داده بودند سر جایشان برگرداندند و به آرامی از فروشگاهها خارج شدند.

چیزی نگذشت که تمیزی و نظم کمپهای مردم سیلزده که توی ورزشگاههای شهر بنا شده بود توجه همه را جلب کرد ، بعد دیدیم که مسئولان شهر جلوی مردم سجده میکنند و معذرت میخواهند بخاطر اینکه سونامی شده و ما نتوانستیم بهتر از این از شما مراقبت کنیم.

چیزی نگذشت که عکس مدارس صحرایی شهر فوکوشیما منتشر شد ! با نهایت شرمندگی سالن ورزشی رو پارتیشن زده بودند و بصورت کلاسهای مجزا با حداکثر ۱۵ دانش آموز در آورده بودند . نکته اش هم اینکه همه کلاسها یه ال سی دی ۳۲ اینچی داشت. وزیر آموش و پرورششان هم توی رسانه ها ضمن کلی عذر خواهی قول داد که بزودی حداقل امکانات را برای دانش آموزان مهیا خواهد کرد. یعنی این چیزها را تازه زیر حداقل میدانند! محاسبه کنید حداکثر را.

چند روز قبل هم مطلع شدیم که پیرمردهای ژاپنی سپاه مهندسین پیر تشکیل داده اند و داوطلب اینکه بروند فوکوشیما و در مهار نیروگاه کمک کنند تا جوانترها در معرض تشعشعات نیروگاه و مرگ قرار نگیرند! چرا؟ چون نسبت به جوانها کمتر از عمرشان باقی مانده و اثرات ناگوار رادیواکتیو زمان کمتری در کشورشان باقی خواهد ماند و خودشان هم زمان کمتری رنج و دردش را تحمل خواهند کرد! همینقدر منطقی و بشر دوستانه.

حالا هم که این خبر پایین در آمده که بزرگواری میفرمایید و میخوانید:


بازگرداندن میلیاردها ین پس از سونامی:

بگزارش خبرگزاری آلمان، مردم ژاپن، که در ماههای گذشته، بحران سیل ، سونامی و نشت مواد رادیواکتیو را پشت سر گذاشته‌اند، بیش از سه و نیم میلیارد ین ( بیش از ۴۵ میلیون دلار) پول را که در مناطق سیل زده یافته اند به دولت بازگردانده اند.

همچنین ۵۷۰۰ گاوصندوق پیدا شده پس از سیل که حاوی بیش از دو میلیارد ین بوده، به دولت داده شده است.

سخنگوی پلیس ژاپن اعلام کرد مردم و داوطلبان همچنان کیف پولهای پیدا شده را تحویل میدهند و تا کنون ۹۶ درصد مبالغ پیدا شده، به صاحبانشان بازگردانده شده است.

زلزله و سونامی در ژاپن که در ماه مارس رخ داد، دستکم ۲۰ هزار کشته و هزاران نفر بیخانمان برجا گذاشت.



و
نکته جالب اینجاست که بدونید در فرهنگ ژاپنی مفهمومی بنام "گناه" وجود نداره... و اصلا" مردم با این مفهموم هیچ آشنایی ندارن... تنها مفهوم بازدارنده در اونجا، "شرمندگی" است. واسه همینه که کسی که درست کارش و انجام نمیده و پیش مردم شرمنده میشه، حتی ممکنه که دست به خودکشی بزنه، چون دیگه چیزی برای از دست دادن نداره... "شرمندگی" مفهوم زمینی و "گناه" مفهوم آسمانی است. "شرمندگی" بین شخص و اطرافیانش اتفاق میفته، اطرافیانی که شخص همیشه اونها رو میبینه،

هنر زنجانی ها در ساخت چاقو+تصاویر

از دیرباز و از زمانهای بس طولانی تقریبا در سراسر میهن عزیز هرگاه سخن از زنجان به میان آید، نقش چاقوهای زنجان در اذهان پدیدار می شود.
      در بسیاری از اقالیم دور و نزدیک چاقوهای ظریف و بادوام زنجان با هویت آن عجین شده و گویی شناسنامه این شهر شده  است.
     


     البته این بدان معنی نیست که در این شهر صنعتگران و هنر مندان دیگر رشته های فنی و صنعتی فاقد اعتبارند، بلکه بدان جهت است که چاقوی آن بر خلاف صنایع بومی دیگر چون مورد استفاده بیشتر مردمان قرار گرفته  مقام ارجمندی را به خود اختصاص داده است.
     در چاقوهای زنجان علی رغم وجود تنوع و تمایز خاص از نظر مصالح فن، وجوه مشترکی دارد که همان وجه تمایز ست که به این صنعت هویت و امتیاز بخشیده است.
     


     تعیین تاریخ دقیق برای آغاز این صنعت زنجانی کاری بس دشوار و به اعتباری نا ممکن می نماید. با مراجعه به کتب تاریخی و سیاحتنامه ها و حدسیاتی که از این طریق حاصل می شود نظریات مختلفی حاصل می شود.
     


     ولی به هر حال آنچه که مسلم است از حدود ١٠ قرن هجری قمری شهر زنجان یکی از مراکز مهم صنعتی بوده است. که در آن کارگاههای مختلف اسلحه سازی دایر بوده، چاقوسازی نیز یکی از صنایع جنبی آن، محسوب می شده است. به دلایل عدیده سیاسی و اجتماعی این کارگاهها به اضمحلال گراییده و سپس صنعت چاقو سازی رونق یافته است.
     


     به طوری که نه فقط شهر زنجان بلکه در اکثر نقاط منطقه این صنعت رواج کامل داشته است، اما  در  دهه های اخیراین صنعت مستظرفه  همانند سایر صنایع دستی رو به  نابودی  رفته و  چاقوهای مکانیکی ژاپنی، آلمانی  رقیب جدی آن شده است. به هر تقدیر این صنعت با پایمردی و علاقه استادکاران، با وجود تحمل صدمات و مشقات فراوان، توانسته به حیات خودادامه دهد و تا حدودی طریق تعالی بپیماید.
      چاقوهای زنجان با وجود تنوع فراوان دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که به این فن هویت می بخشد و اهم آنها به قرار زیر است:
   
    ظرافت: ظرافت چاقو های زنجان که نمایانگر علاقه و ذوق هنری استادکاران  است بی نظیر است. این ظرافت در مونتاژ (جفت و جور) قطعات مختلف، به خوبی آشکار است.به گونه‌ای  که محور تیغه و لولای چاقو چنان با ظرافت جاسازی شده که تشخیص قطعات مذکور مشکل است.
      تناسب: تناسب قسمتهای مختلف چاقو (تیغه ـ دسته ـ غلاف ) غیر قابل انکار است و این پدیده ویژه، نمودار مهارت دست و بینش هنری استاد کاران بوده و در اولین دید، خودنمایی می کند و به عبارت دیگر اشل و مقیاس چاقو دارای تناسبی معقول و منطقی است.
     هنر نمایی فنی در آبکاری: این مسأله فنی بسیار پیچیده است و مهمترین وجه امتیازرا داراست. به این معنی که مقدار آب تیغه های فولادی نسبت به آستر دسته (قبضه) و محور و تیغه که در یک نقطه به صورت لولایی با همدیگرمرتبط اند حائزکمال اهمیت است.
     


     زیرا با کوچکترین اختلاف درجه در آبکاری قطعات مذکور موجب فرسایش تدریجی شده و نهایتا اجزاء چاقو گسیخته خواهد شد که استادکاران با ملاحظه آن و زدن سوهان، این موضوع را حل کرده و به چاقوها دوام و قوام توصیف ناپذیری می بخشند. در اکثر مواقع مصنوع بیشتر از صانع به جای می ماند.
     قدرت برش: مسأله برش تیغه ها مستلزم دونوع هنر نمایی است. اول دادن آب مورد لزوم و متناسب با نحوه عمل و استفاده از چاقو است که اجمالا ذکر شد.دوم مهارت دادن در تراشیدن و ساییدن مرتب و مکرر است تا چاقو تیزی لازم را حفظ کرده و در مقابل پخ شدن لبه مقاومت کند.
   
     چاقوهای زنجان علاوه بر ابتکارات و خلاقیت صنعتی استادکاران دارای فرمهای مختلف است و آنها را به دو دسته کلی می توان تقسیم بندی کرد:
     ١ـ چاقو های ساده یا معمولی: این چاقو ها از دو دسته تیغه و قبضه تشکیل شده و قبضه آن معمولا از شاخ بز انتخاب می شود و توسط دو محور جفت و جور می‌شود.اولی محور تیغه و محور دومی مانع پس روی تیغه می شود.
     


     ٢ـ چاقوهای مرکب و پیچیده: این قسم خود به انواع چاقوها تقسیم می شوند و هر یک از این انواع طی سالیان و دوره های متمادی ابداع و خلق شده اند که در اینجا بر حسب تقدم و تأخر ابداع و ایجاد توضیح داده می شود.
     الف : چاقوی فنری یا قلم تراش نوعی از چاقوهایی است که فنری در قبضه آن تعبیه شده علاوه بر دادن حالت ارتجاعی به تیغه از تا شدن بی مورد آن جلوگیری می کند. این چاقو از نظر فرم دسته و تیغه دارای تنوع بسیاری است. این دسته ها به شکل پرنده ، ماشین، خودکار، تفنگ ، کفش و انواع حیوانات ساخته می شوند.
     ب : چاقوی ضامن دار معمولی: این نوع چاقو در انتهای قبضه دارای ضامن برآمده است که با فشار آن ضامن تیغه را رها کرده و چاقو بسته می شود .
     


     در این میان از چاقوهای شکاری و انواع کاردهای آشپزخانه و صحرایی که در اندازه های گوناگون ساخته  می شوند نیز باید نام برد.
     قدیمی‌ترین چاقو
     قدیمی‌ترین چاقوی به دست آمده از مجموعه‌ی مردان نمکی در معدن نمک چهرآباد  روستای حمزه‌لو  متعلق به هیجده قرن پیش است. این چاقو دارای دسته‌ای از شاخ بز و طول آن 11 سانتی‌متر است که با استفاده از دو میخ پرچ به تیغه‌ای متصل بوده وطول تیغه8.5 سانتی‌متر اندازه‌گیری شده است.
     غلاف این چاقو از جنس چرم و با بندی از جنس چرم به لباس وی متصل بوده است، طول غلاف  5/15 سانتی‌متر  است در عرض آن شکافی تعبیه شده که احتمالاً وسیله‌ای شبیه گوش‌پاک‌کن یا نوعی سنجاق در آن جاسازی شده است.
     


     چاقوی مزبور را می توان به عنوان اولین و قدیمی‌ترین سند موثق به دست آمده در خصوص صنعت چاقوسازی زنجان نام برد.
     در دوره‌  صفویه استادانی چون عبدالغفار سکاک در زمینه چاقوسازی زنجان نقش مهمی در رونق این صنعت مهم داشته اند.
     این صنعت تا دوره‌ قاجاریه، یعنی تا سفر ناصرالدین شاه به فرانسه به همین سبک ادامه داشت و معروفترین آنها چاقوهای کرند و یا چاقوهای ساخت حسن ( حسن نام استاد زنجانی از استادان آن دوره) بوده است.
     مواد چاقو: عمده مواد چاقوها عبارتند از:
    

    ١ـ فولاد که پس از گداخته شدن در اندازه های مختلف بریده شده و در مجاورت هوای آزاد سرد می شوند تا قابلیت سوهان خوری را پیدا کنند. سپس صیقل با سمباده نرم و مالش با چوب سخت انجام می گیرد. جلا دادن تیغه در اصطلاح آیینه کاری نام دارد. ٢
     ـ آستر یا اسکلت قبضه: آستر چاقو ها از دو نوع تشکیل شده نوع اول آهن ونوع دوم برنج است.
     


     اولی از انواع تسمه ها و آهن آلات استفاده می شود و نوع دوم به صورت ریخته گری تهیه می شود.
     ٣ـ رویه: رویه چاقو دارای انواع مختلف است ابتدا از شاخ حیوانات استفاده می شده که دراین میان شاخ گوزن شهرت بسزایی دارد و از روویه های دیگری که حائز اهمیت است رویه های فلزی است که استادکاران با توجه به سلیقه و ابتکار خود را از انواع فلزهای سخت و قیمتی و یا معمولی انتخاب می نمایند.
     از رویه های دیگری که در این اواخر مرسوم شده و قیمت و ساخت آن نیز مقرون به صرفه است رویه های فیبری و نایلونی است که از خارج وارد می شود.
     ۴ـ محور چاقو: عبارت است از لولای تیغه برای چاقوهای بازاری که از میخهای معمولی انتخاب شده و برای چاقوهای سفارشی از فولاد ساخته می شود. تا دوام بیشتری به چاقو ببخشد.
     چکش، قندشکن و دیگر آثار هنری در رسته چاقوسازی زنجان وجود دارد.

۱۳۹۱ فروردین ۸, سه‌شنبه

عارف غفوری جوان نابغه ایرانی در مقابله با کریس آنجل + تصاویر


عارف غفوری دانشجوی جوان ایرانی اهل ارومیه است که ۴ سالی است برای تحصیل در ترکیه به سر می برد.
مدتی است که این جوان خوش ذوق ایرانی با انجام کارهای فوق العاده خود سوژه تیتر اول روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی ترکیه شده است.

این مسابقه که نزدیک به یک سال قبل پخش شده بود به این شکل بود که هر فرد باید جلوی تماشاگران و هیات سه نفره که به عنوان قاضی و رای دهنده هستند برنامه ای را به انتخاب خود اجرا می کرد، از خوانندگی و رقص گرفته تا کارهای خارق العاده.در مراحل مقدماتی این مسابقه که به صورت شهر به شهر انجام شد مردم ترکیه شاهد حضور یک جوان ایرانی به نام عارف غفوری در این مسابقه بودند.

عارف در روز اول مسابقه با انجام کارهایی به سبک "کریس آنجل” توانست با سه رای موافق هیات داوری به مرحله نیمه نهایی برود. ( از خم کردن و شکاندن قاشق بدون دخالت دست گرفته تا … )

البته خود عارف در پاسخ به اینکه کارهایش شبیه کریس آنجل است، می گوید: من کریس آنجل را دوست دارم اما می خواهم از او متفاوت باشم و می خواهم خودم باشم چرا که در دنیا یک کریس آنجل هست.

غفوری در مرحله نیمه نهایی کارهای عجیب تری را از خود نشان داد که تمامی تماشاگران سالن را بهت زده کرد حتی یکی از داوران به مدت چند دقیقه و به احترام وی ایستاده به تشویق وی پرداخت و عارف در این مرحله نیز با سه رای موافق به فینال رفت.

در فاصله روز نیمه نهایی تا فینال کانالی از ترکیه نبود که عارف و کارهای خارق العاده اش را نشان نداده باشد و این جوان ایرانی به موضوع داغ ترکیه تبدیل شد.

در روز فینال نیز عارف ظاهر شد و در این روز نیز کار عجیب تری نمایش داد؛ در فینال عارف ابتدا سه نفر از تماشاگران را به ضورت کاملاً اتفاقی و رندوم انتخاب و به صحنه دعوت کرد و خودش در حالی که روی یک صندلی نشسته بود از یکی از آن ۳ نفر که زن میان سالی بود خواست که نبض دستش را بگیرد و با هر بار احساس کردن نبض یک بار با میله ای به میکروفون بکوبد، زن میانسال هم شروع کرد و عارف چشمانش را بست، چند باری نبض زده شد و بعد هیچ؛ زن میانسال دست عارف را رها کرد و دست به پایین افتاد گویا عارف دیگر جان ندارد و در حین اینکه عارف بنا بر شواهد در دنیا دیگر نبود اتفاقات عجیب تری افتاد که تمامی تماشاگران و حضار ادامه آن را با ترس  عجیبی نگاه کردند البته خود عارف هم در ابتدای نمایش به زیر ۱۸ ساله ها و زنان باردار اخطار داده بود.

با این اجرای خارق العاده عارف غفوری، همه انتظار داشتند که وی رتبه اول را کسب کند و در حالی که عارف بین ۱۴ فینالیست که به صورت اس ام اس رای گیری می شد رتبه نخست را داشت، رای گیری به قسمتی رسید که همه حذف شدند و دو نفر باقی ماندند یکی عارف غفوری و دیگری "صفا ” که جوان ترکیه ای بود که کارش تقلید صدای بازیگران و خوانندگان بود و در مقابل کارهای عارف چیزی برای گفتن نداشت.

اما در نهایت در کمال ناباوری مردم ترکیه صرفاً به خاطر اینکه عارف ایرانی بود و می خواستند استعداد سال ترکیه، یک ترکیه ای باشد به عارف رای کم تری دارند.

گفتنی است که عارف با مقام دومی جایزه ۲۵۰۰۰۰ لیری را برد.

مطمئناً  در آینده نچندان دوری خبرهای بیشتری از این جوان ایرانی خواهیم شنید.

موضوع و چگونگی مطرح شدن عارف از آنجا آغاز شد که "شو تی وی” یکی از کانال های معروف ترکیه مسابقه استعداد یابی را ترتیب داد که طی این مسابقه افراد مختلفی از ترک زبانان خارج نشین و داخلی در آن شرکت کردند.





فروغ فرخزاد در پشت‌ صحنه خانه سیاه است

فروغ فرخزاد در پشت‌صحنه «خانه سیاه است»

فیلم «خانه سیاه است» به کارگردانی فروغ فرخزاد و تهیه کنندگی ابراهیم گلستان در سال 1342 در پی دیدار فروغ فرخزاد از آسایشگاه جذامیان بابا داغی تبریز ساخته شد.

هندوستان ایران در انتظار گردشگران+عکس

جنوب استان کرمان یکی از بکرترین مناطق گردشگری و به خصوص طبیعت گردی در ایران محسوب می شود، در حالی شهرستانهای جنوبی کرمان محوطه های تاریخی همچون تمدن هلیل روز را که یکی از قدیمی ترین تمدنهای دنیا محسوب می شود در خود جای داده است که صدها جاذبه طبیعی این مناطق شهرستانهای جنوبی و گرمسیر کرمان را به هندوستان ایران شهره کرده است.

طبیعت بکر در کنار شرایط آب و هوایی خاص این مناطق، باغهای گسترده مرکبات و جنگلهای وسیع و صدها رودخانه و چاههای آبی که به صورت طبیعی از زمین می جوشند و عنوان آرتیزین را به خود داده اند از جمله مهمترین عواملی هستند که بر زیبایی جنوب کرمان افزوده است.

جنوب کرمان؛ بزرگترین گلخانه طبیعی ایران

وجود دهها رودخانه از جمله بزرگترین رودخانه دائمی جنوبشرق کشور به نام هلیل رود و سد بزرگ این رودخانه موجب شده است شرایط به گونه ای در این مناطق مهیا شود که از آن به عنوان بزرگترین گلخانه طبیعی جهان یاد شود.


یکی از شگفتیهای اعجاب برانگیز جنوب استان کرمان آبشار بزرگ وروار در شهرستان عنبرآباد است که به گفته کارشناسان و ایرانگردان با ارتفاع 174 متر عنوان بلند ترین آبشار خاورمیانه را به خود اختصاص داده است و از مناطق بی نظیر گردشگری استان محسوب می شود.
آبشار "وروار" با ارتفاع 174 متر بلندترین آبشار خاورمیانه
این آبشار که از رود "فرق" سرچشمه می گیرد از زیباترین جاذبه های گردشگری شهرستان عنبرآباد محسوب می شود، این آبشار که در شمال شرقی شهرستان عنبرآباد قرار دارد برای دسترسی به آن باید از مسیر جاده جیرفت - کهنوج عبور کرد و از دو راهی جهادآباد حدود 20کیلومتر به سمت مردهک و روستای رود فرق رفت.
رود فرق در دهانه خروجی آب رودخانه ای قرار دارد که از منطقه جبالبارز جنوبی و خصوصا قله علم شاه سرچشمه می گیرد و از آبشار سرازیر می شود فاصله روستای رود فرق تا آبشار حدودا 10 کیلومتر است که کوههای دو طرف رودخانه با شیب بسیار تندی که دارند مانع از عبور می شوند و تنها راه عبور از مسیر رودخانه است که آن هم به دلیل شیب بسیار تند و  ناهموار و وجود سنگهای گرانیت بسیار بزرگ که در بعضی از مسیرها طوری بر روی هم قرار گرفته اند که اگر شیئی از دستت بیفتد پیدا کردن آن ناممکن است سبب کندی حرکت می شود و به همین دلیل طی کردن این مسافت 10 کیلومتری حدود سه ساعت طول می کشد.


در کنار این آبشار عظیم وجود قلعه های تاریخی برای علاقمندان ابنیه تاریخی فرصت مناسب دیگری فراهم کرده است که از آثاری همچون قلعه فرق و قلعه سالار رضا نیز بازدید کنند.
سرسبزی بی نظیر منطقه و پوشش گیاهی خاص این منطقه را به بکرترین مکانهای گردشگری کرمان تبدیل کرده است.
به دلیل ارتفاع بسیار زیاد این آبشار آب در انتها به صورت پور فرو می ریزد و شرایط بسیار مطلوبی را در منطقه ریزش به خصوص در فصول گرم سال ایجاد می کند.


باتلاق بین المللی جازموریان بکرترین طبیعت منطقه
از دیگر مناطق گردشگری جنوب استان کرمان می توان به باتلاق بین المللی جازموریان اشاره کرد که به گفته کارشناسان محیط زیست از دست نخورده ترین عرصه های طبیعی ایران زمین محسوب می شود و هم اکنون به دلیل بارندگی های مناسب سال جاری به مرتعی بسیار زیبا و وسیع تبدیل شده است.
وجود ذخیره گاههای جانوری و گیاهی در باتلاق جازموریان این منطقه را به موزه ای طبیعی برای گردشگران تبدیل کرده است همچنین این باتلاق در مسیر مهاجرت پرندگان مختلف قرار گرفته است و حضور انواع پرندگان در این منطقه بر زیبایی آن افزوده است.


دلفارد مدیترانیه ای مجاورت کویر
از دیگر زیبایی های جنوب استان کرمان منطقه گردشگری دلفارد است که در مجاورت بزرگترین ذخیره گاه جنگلی "انار شیطان" قرار گرفته است این منطقه که به آب و هوای مدیترانیه اش شهرت جهانی دارد از عجایب استان کویری کرمان محسوب می شود.
در حالیکه تصور بر این است که استان کرمان استانی کویری است اما وجود آب و هوای مدیترانیه دلفارد را به منطقه نمونه گردشگری تبدیل کرده است و وجود دهها آبشار مختلف در این منطقه نام دره آبشارها و بهار نارنج را به دلفارد داده است. . 2

شهر دزد ها - طنزی از ایتالو کالوینو

شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند...!
شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک همسایه!
حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانه خودش که آن را هم دزد زده بود !!!
به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری می دزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی می دزدید...
داد و ستدهای تجاری و به طور کلیخرید و فروش هم در این شهر به همینمنوال صورت میگرفت؛ هم از جانب خریدارها و هم از جانب فروشنده ها دولت هم به سهم خود سعی میکرد حق و حساب بیشتری از اهالی بگیردو آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود نهایت سعی و کوشش خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن بالا بکشند؛ به این ترتیب در این شهر زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر و درمانده...!
روزی، چطورش را نمیدانیم؛ مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد و شبها به جای اینکه با دسته کلید و فانوس دور کوچه ها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که میخورد، سیگاری دود میکرد و شروع میکرد به خواندن رمان...
دزدها میامدند؛ چراغ خانه را روشن میدیدند و راهشان را کج میکردند و میرفتند...
اوضاع از این قرار بود تا اینکه اهالی، احساس وظیفه کردند که به این تازه وارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست، ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود و هرشبی که در خانه میماند، معنیش این بود که خانواده ای سر بی شام زمین میگذارد و روزبعدهم چیزی برای خوردن ندارد !!!
بدین ترتیب، مرد درستکار در برابر چنین استدلالی چه حرفی برای گفتن میتوانست داشته باشد؟ بنابراین پس از غروب آفتاب، او هم از خانه بیرون میزد و همانطور که از او خواسته بودند، حوالی صبح برمیگشت؛ ولیدست به دزدی نمیزد ، آخر او فردیبود درستکار و اهل اینکارها نبود.
میرفت روی پل شهر میایستاد و مدتها به جریان آب رودخانه نگاه میکرد و بعد به خانه برمیگشت و میدید که خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته است...
در کمتر از یک هفته، مرد درستکار دار و ندارد خود را از دست داد؛ چیزیبرای خوردن نداشت و خانه اش هم که لخت شده بود. ولی مشکل این نبود!
چرا که این وضعیت البته تقصیر خود او بود. نه! مشکل چیز دیگری بود. قضیه از این قرار بود که این آدم با این رفتارش، حال همه را گرفته بود!
او اجازه داده بود دار و ندارش را بدزدند بی آنکه خودش دست به مالکسی دراز کند. به این ترتیب، هر شب یک نفر بود که پس از سرقت شبانه از خانه دیگری، وقتی صبح به خانه خودش وارد میشد، میدیدخانه و اموالش دست نخورده است؛ خانه ای که مرد درستکار باید به آن دستبرد میزد.
به هر حال بعد از مدتی به تدریج، آنهایی که شبهای بیشتری خانه شان را دزد نمیزد رفته رفته اوضاعشان از بقیه بهتر شد و مال و منالی به هم میزدند و برعکس، کسانی که دفعات بیشتری به خانه مرد درستکار(که حالا دیگر البته از هر چیز به درد نخوری خالی شده بود) دستبردمیزدند، دست خالی به خانه برمیگشتند و وضعشان روز به روز بدتر میشد و خود را فقیرتر میافتند...
به این ترتیب، آن عده ای که موقعیت مالیشان بهتر شده بود، مانند مرد درستکار، این عادت را پیشه کردند که شبها پس از صرف شام، بروند روی پل چوبی و جریان آب رودخانه را تماشا کنند. این ماجرا، وضعیت آشفته شهر را آشفته تر میکرد؛ چون معنیش این بود که بازافراد بیشتری از اهالی ثروتمندتر و بقیه فقیرتر میشدند.
به تدریج، آنهایی که وضعشان خوب شده بود و به گردش و تفریح روی پل روی آوردند، متوچه شدند که اگر به این وضع ادامه بدهند، به زودی ثروتشان ته میکشد و به این فکر افتادند که چطور است به عده ای از این فقیرها پول بدهیم که شبها بهجای ما هم بروند دزدی ؟!!!
قراردادها بسته شد، دستمزدها تعیینوپورسانتها ی هر طرف را هم مشخص کردند: آنها البته هنوز دزد بودند و در همین قرار و مدارها هم سعی میکردند سر هم کلاه بگذارند و هرکدام از طرفین به نحوی از دیگری چیزی بالامیکشید و آن دیگری هم از ...
اما همانطور که رسم اینگونه قراردادهاست، آنها که پولدارتر بودند و ثروتمندتر و تهیدستها عموماً فقیرتر میشدند. عده ای هم آنقدر ثروتمندشدند که دیگر برای ثروتمند ماندن،نه نیاز به دزدی مستقیم داشتندو نه اینکه کسی برایشان دزدی کندولی مشکل اینجا بود که اگر دست از دزدی میکشیدند، فقیر میشدند؛ چون فقیرها در هر حال از آنهامیدزدیدند.
فکری به خاطرشان رسید؛ آمدند و فقیرترین آدمها را استخدام کردند تا اموالشان را در مقابل دیگر فقیرها حفاظت کنند، اداره پلیس برپا شد و زندانها ساخته شد...!
به این ترتیب، چند سالی از آمدن مرددرستکار به شهر نگذشته بود که مردم دیگر از دزدیدن و دزدیده شدن حرفی به میان نمیاوردند، صحبتها حالا دیگر فقط از دارا و ندار بود؛ اما در واقع هنوز همه دزد بودند..

میمند تنها روستای دستکند جهان با حفظ اصالت روستایی

روستای میمند در استان کرمان قرار دارد و جز هفت روستای عجیب کشورمان هست . روستای میمندشهر بابک بی شک یکی از باستانی ترین سکونتگاه های بشر
در جهان است که از دوازده هزار سال پیش تاکنون همچنان
پا برجاست و به حیات خود ادامه می دهد
عکس اول نمایی از دوراین روستاست
در نگاه اول خانه اي مشخص نيست :

نمایی از داخل یکی از خانه ها


۱۳۹۰ اسفند ۲۳, سه‌شنبه

اس ام اس چهارشنبه سوری (2)

آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش
و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می رویم
سرخی تو از من ، زردی من از تو
جشن باستانی چهارشنبه سوری مبارک

.

.

.

پیشاپیش آغاز مانور جنگ جهانی سوم
و شبیه سازی انفجار های قاره ای
و آزمایش بمب های اتمی
بر تو مسئول ویژه برگزاری مراسم مبارک !

.

.

.

بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری
افکارمان آتشی بیافروزیم کینه ها را بسوزانیم
زردی خاطرات بد را به آتشو سرخی عشق را از
آتش بگیریم آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم

.

.

.

انگـــــــاری غلغله ی محشـره چارشنبه سوری
گوشم از بمب و ترقّـــــــه کره چارشنبه سوری
از اراذل خیابونـــــــــــا همگی محشــــــــر خـر
لات ولوت بازار و خــر تو خـــره چارشنبه سوری
گاهی دعوا میشه و اونچه میشــــــــه ردّ وبدل
فُحشای  فابریک و  خوار مادره چارشنبه سوری !

.

.

.

با توجه به نزدیک شدن چهارشنبه سوری
قبل از پریدن از روی آتش به موارد زیر توجه کنید:
۱ سایز خشتک
۲ زاویه پرش
۳ استفاده از شورت مامان دوز در زیر شلوار
۴ دوری از هر گونه هیجان و جو زدگی علی الخصوص جلوی دخترا
۵ فاصله مناسب تا شعله های آتش در هنگام پرش
۶ توکل به خدا
آبروی شما آبروی ماست …. ستاد پیشگیری از حوادث غیر مترقبه !

عكسي متفاوت از جدائي نادر از سيمين






از


روستای هریجان در نزدیکی جاده چالوس بعد از تونل کندوان

روستای هریجان در نزدیکی جاده چالوس بعد از تونل کندوان











روستای ماسوله و آبشار خربو در نزدیکی ماسوله
با پای پیاده از ماسوله، 2 ساعت تا آبشار فاصله است











چهارشنبه سوری عربی در دبی !

آیین ایرانی چهارشنبه‌سوری هم عربی می‌شود. این را از برگزاری مراسم‌های بزرگ این روز در دوبی می‌توان فهمید. در حالی که آیین ‌کهن و ایرانی چهارشنبه‌سوری در کشورمان از یک‌سو توسط برگزار‌کنندگان آن به دلیل استفاده از ترقه و بمب‌های دست‌ساز تحریف و آزار‌دهنده شده و از سویی دیگر برخی مسوولان به همین دلیل با برگزاری آن مخالفت می‌کنند، برخی کشورهای همسایه ایران مانند امارات متحده عربی در شهر دوبی تلاش می‌کنند با تبلیغ و برگزاری هر چه باشکوه‌تر این آیین و دادن آزادی عمل به برگزار‌کنندگان آن به جذب گردشگر برای کشورشان اقدام کنند.
اگر‌چه سال‌هاست مراسم چهارشنبه‌سوری توسط ایرانیان مقیم این کشور در دوبی برگزار می‌شود اما مدتی است فعالیت و تبلیغات حاکمان شیخ‌نشین دوبی برای برگزاری باشکوه این روز رنگ و روی دیگری به خود گرفته است. امسال از اوایل اسفند تبلیغات وسیع برای برگزاری تور چهارشنبه‌سوری در این شهر شروع شده است، عکس‌های منتشر شده از برگزاری آیین چهارشنبه‌سوری در دوبی افرادی را نشان می‌دهد که هلهله‌کنان با دشداشه‌های بلند از روی آتش سوری این آیین ایرانی می‌پرند.

این اولین بار نیست که آیین‌ها و شخصیت‌های کهن و معروف ایرانی توسط کشورهای همسایه تملک می‌شود، پیش از این اعراب حاشیه خلیج‌فارس کتاب‌هایی به زبان انگلیسی منتشر کردند تحت عنوان معماری عربی، که در آن تمام اسلوب معماری ایرانی به عنوان معماری عربی برای مخاطبان شرح داده شده است.
ابوریحان بیرونی، زکریای رازی، جمال‌الدین اسدآبادی، رودکی، مولانا و چندین و چند شخصیت برجسته علمی و فرهنگی دیگر ایرانی نیز پیش از این توسط کشورهای همسایه به عنوان دانشمندان کشور خود معرفی شده بود. بعید نیست چندی دیگر حاکمان دوبی پرونده ثبت جهانی چهارشنبه‌سوری را برای ثبت به یونسکو ارایه کنند و ما ناباورانه فقط نگاه کنیم

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

ابراز تأسف کانون کارگردانان ایران از لغو مراسم تقدیر اصغر فرهادی


در پی لغو اجازه برگزاری مراسم تقدیر از اصغر فرهادی، کارگردان فیلم "جدایی نادر از سیمین" اعضای کانون کارگردانان سینما و شورای عالی تهیه‌کنندگان سینمای ایران با انتشار بیانیه‌ای در این باره ابراز تأسف کرده‌اند.
طبق گزارش منتشر شده در روز دوشنبه (۲۲ اسفند) در خبرآنلاین، در این بیانیه کوتاه آمده است:«اصغر فرهادی عزیز می‌خواستیم از تو به خاطر کسب این دستاورد بزرگ، که برای ایران و سینمای آن در  آستانه سال نو به ارمغان آوردی، مجلسی ساده و صمیمی با همکاران سینماگر داشته باشیم. بنا بود فقط بگوییم خسته نباشید، دست مریزاد. متولیان فرهنگی نگذاشتند، نشد، متأسفیم، افسوس.»
اصغر فرهادی، برنده اسکار بهترین فیلم خارجی پس از دریافت این جایزه ساعت یک بامداد شنبه (۲۰ اسفند) وارد ایران شد.

جایزه 60 هزار دلاری گوگل به هکر روسی

ایتنا- شرکت گوگل اعلام کرده که پس از نصب آپدیت برای مروگر کروم توسط کاربران این شرکت، جزییات مربوط به نقاط ضعف این برنامه را در اختیار عموم قرار خواهد داد.
جایزه 60 هزار دلاری گوگل به هکر روسی


یک دانشجوی برنامه‌نویسی روسیه موفق شد تا در مسابقات هکرها در کانادا جایزه ۶۰ هزار دلاری را از آن خود کند.

به گزارش ایتنا به نقل از ایسنا، در اروپای شرقی، اين دانشجوی برنامه‌نویسی روسیه توانست نقطه ضعف مرورگر شرکت گوگل را پیدا کند.

شرکت گوگل اعلام کرده که پس از نصب آپدیت برای مروگر کروم توسط کاربران این شرکت، جزییات مربوط به نقاط ضعف این برنامه را در اختیار عموم قرار خواهد داد.

این مسابقات در ونکوور برگزار شد و چندین مسابقه دیگر نیز همزمان برای هکرها انجام و در مجموع یک میلیون دلار جوایز به برندگان اهدا شد.

این دانشجوی روسیه پیش‌تر نیز چندین بار جوایز نقدی از شرکت گوگل دریافت کرده است.

عکس های جالب و بامزه
























Newer Posts Older Posts