۱۳۹۱ خرداد ۲۶, جمعه

محض خنده....

1- یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی... خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای!

2- امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود، می خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!

3- رفتم از دکه روزنامه بخرم یه زنه اومده میگه آقا ببخشید آدامس موزی دارید؟ مرده یه آدامس موزی بهش داده، زنه میگه نه یه طعم دیگشو میخوام!

4- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط...! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه. زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه... من چقد خوشحالم...!

5- کسی رو برای زندگیت انتخاب کن، که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید؛ بهونه های دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی!

6- در سه حالت میتونی برای «دیگران» مهم باشی: 1. خوشگل باشی 2. پولدار یا مشهور باشی 3. بمیری

7- نیازمندی ها، فوری! به یک دلیل خوب برای زندگی کردن نیازمندیم

8- زندگی جان عزیزم! اگه مایلی یه چند قدمی باهام راه بیا.16- نقش شاگرد مغازه در فیلم های ایرانی:
+هی پسر بپر برو سر کوچه دو کیلو شیرینی بخر بیار
-چشم اوستاااا

9- یکی از فامیلامون (دختر) یک سال مالزی بود، بعد دو سال رفت کانادا. تنهام زندگی میکنه.
واسه تعطیلات برگشته ایران، خواست بره کیش با دوستش، باباش اجازه نداد!
گفت نمی ذارم تنها بری مسافرت!

10- یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده

11- فقط یه پسر ایرانی می تونه وقتی از سر جلسه امتحان میاد بیرون با نیشی باز و خیلی خوشحال بگه افتضاح دادم! یعنی سرخوش تا این حد.

12- یکی از معضلات زندگی ام اینه که همیشه تو سربرگ امتحان جلوی نام، نام و فامیلو کامل می نویسم بعد تازه می بینم پایینش نوشته نام خانوادگی

13- این بچه های جدید چی میفهمن از زندگی؟ چی حالیشونه؟ وقتی یه دست گل کوچیک تو خیابون نزدن

14- یادش بخیر یه زمانی دفترامون خط کشی نداشت با خودکار قرمز دو طرفش خط می کشیدیم. همیشه هم این خط کش لامصب کج می شد گند میزد توش.

15- لذتی که در 10شدن امتحان با تقلب هست، در 20 شدنش بدون تقلب نیست.

16- جون مادرتون اگه ماشین صفر می خرین رو شیشه بنوسید «ماشین صفره»
ولی پلاستیک های رو صندلیشو بکنید!

17- در زندگی هر انسانی چیزهایی هست که به خودش هم مربوط نیست، چه رسد به شما دوست عزیز.

18- واقعا واسه آیفون (دربازکن) توی ایران فرهنگ سازی نشد. می پرسی کیه؟ میگه بازکن، خوب برادر من دارم سوال ازت می پرسم قشنگ گوش کن و پاسخ مناسب بده!

19- الان نزدیک به نیم ساعته که ایرانسل بهم اس نمیده، دلم شور میزنه.35- از صبح تا حالا یه کله دارم درس می خونم یه لحظه خواستم گوشیمو نگاه کنم ببینم ساعت چنده!
یه دفه زرتی مامانم اومد تو اتاق و یه بشقاب پر میوه و تنقلات آورده بود، تا منو دید گفت «منو باش فکر می کردم بچم داره درس میخونه برم به تغذیش برسم، خاک تو سرت» در رو محکم بست و رفت بیرون!

20- به یارو میگم 12 تا نون بده، ماشین حساب درآورده

21- یکی از دو راهی های زندگی وقتی است که نمی دانید در شیشه ای مقابل تان را باید بکشید یا فشار دهید.

22- همین روز است گداها سر چهارراه با دستگاه کارتخوان بیان سراغمون.

23- تا حالا دقت کردین همه شب ها عین جغد بیداریم ولی شب امتحان ساعت 8 رو کتاب خوابمون می بره؟

24- اینقدر که ما تو این چند سال از تغییر قیمت کالاها تعجب کردیم؛ فکر نکنم اصحاب کهف بعد اون همه سال که از خواب بیدار شدن و رفتن تو بازار از تغییر قیمت کالاها تعجب کرده باشن.

25- میری از خودپرداز پول بگیری، رمزتو می زنی پول برمیداری، بار دوم کارتو میذاری، رمز رو اشتباهی می زنی، یکی از پشت میگه: آقا رمزتو اشتباه زدی ها... .

0 نظرات:

ارسال یک نظر

Newer Posts Older Posts